هنر برخورد با آدمهای غیرمنطقی
آیا شما کار و حرفهای دارید که لازمه آن سر و کله زدن با طیف وسیعی از ارباب رجوع و مردم است، آیا شده که هنگام انجام این کار، با آدمهای به کلی غیرمنطقی برخورد کنید که اعصابتان را به هم میریزند، آیا گاهی مجبور میشوید که در میهمانیها با یک آشنا یا فامیل دیدار کنید که حرفهای عجیب و غریبی یمزند که بر پایه هیچ استدلالی نیستند، آیا شما هم جزو کسانی هستید که وقتی میبینید کسی حرفهایش بر پایه استدلالهای منطقی نیست و به طرز غیرمنطقی و غیرعقلایی فکر میکند و چیزهای بیربط را به هم مربوط میکند، اصطلاحاً جوش میآورید و در حالی که ذاتاً آدم صبور و آرامی هستید، به یک دیگ بخار تبدیل میشوید.
واقعیت این است که فهم و مدیریت این قبیل از آدمها یک مهارت و هنر است که در طی سالها، برخی ها به تدریج و به صورت تجربی کسب میکنند. در حالیکه در روانپزشکی و روانشناسی معیارهای بالینی برای تشخیص اختلالات شخصیتی مثل اختلال شخصیتی مرزی، ضد اجتماعی و خودشیفتگی وجود دارد، در کمتر منبع یا دوره آموزشی به ما آموزش داده میشود که چطور میتوانیم در برخوردهای عادی روزانه یا کاری با این افراد، از ذهن و روانمان محافظت کنیم، طوری که خدشهای به روحیه و عملکرد حرفهای ما وارد نیاید.
در اینجا این آدمهای غیرمنطقی را به چند دسته تقسیم میکنیم که عبارتند از:
افرادی که نمیشود گفتگوی منطقی با آنها داشت، آنها استاد پیچاندن و منحرف کردن موضوع گفتگو هستند، دست آخر هم به شما میگویند که خود شما مشکل دارید و توانایی ارتباطی و بحثتان پایین است.
افرادی که برداشتهای اشتباه از حرفهای شما میکنند.
افرادی که به هیچ حد و مرزی احترام نمیگذارند و از راه رفتن روی اعصاب شما لذت میبرند.
افرادی که هیچگاه خودشان را جای شما نمیگذارند و از زاویه دید شما به قضایا نگاه نمیکنند. مثلاً وقتی در مورد مشکلات کاری و مسئولیتهایتان با آنها صحبت میکنید یا در مورد محدودیتهایتان میگویید، هیچگاه شما را درک نمیکنند.
افرادی که به صورت زبانی یا احساسی از شما سوءاستفاده میکنند.
افرادی که حقایق را دستکاری شده ابراز میکنند و آنهایی که دروغگو هستند.
افرادی که بعد از گفتگو با آنها همیشه متوجه جنبههای منفی زندگیتان یا ناکامیهایتان میشوید و پس از اتمام صحبت با آنها، افسرده میشوید و حس بدی نسبت به خودتان پیدا میکنید.
چند ترفند ساده برای مدیریت و برخورد با این افراد:
۱ـ تا جایی که ممکن است، کمتر با این افراد برخورد داشته باشید: این راهحل البته پاک کردن صورت مسئله است، اما به شدت کارا است، هیچوقت در مقابل این افراد پذیرای رنج نباشید، کاری برای خودتان بتراشید، حتی با کمی بیادبی یا بیاعتنایی سر صحبت را با دیگری باز کنید.
۲ـ حمله زیرکانه متقابل: اگر نمیتوانید از شر شخص آزاردهنده راحت شوید و او بیوقفه در حال حمله کردن به شما است، کاری کنید که حواسش پرت شود و به فکر رود. اشتباهآمیزترین کار در مقابل این افراد این است که بخواهید با گزارههای منطقی آنها را قانع کنید، زرنگ باشید و مثلاً با یادآوری یک خاطره ناخوشایند یا موفقیت حرفهای رقیب اصلی او یا یادآوری اینکه او میخواسته چه بشود و در عمل چیزی نشده، به کلی او را گیج کنید. البته باید هنرمند باشیدو این کار با خونسردی و در لفاه انجام بدهید، طوری که حتی خود شخص فکر کند، شما به صورت تصادفی موضوع را پیش کشیدهاید و منظوری نداشتهاید.
۳ـ بعضی از آدمها ذاتاً بدذات نیستند، اما سیستم فکریشان قابل اصلاح نیست: پس هنگام گفتگو با آنها میتوانید بحث را از یک روال منطقی به یک روال احساسی تبدیل کنید، مثلاً وقتی نمیتوانید به کارمند زیر دست خودتان بفهمانید که از یک کار پرهیز کند و او حاضر به قبول اشتباه نیست، بگویید که او چقدر آدم پاکنیتی است و اگر کاری که شما میخواهید، انجام ندهد، رقبای کاری او به سرعت پیشی خواهند گرفت و آخر کار او و خانوادهاش متضرر خواهند شد. در اینجا به جای اینکه به صورت مستقیم اشتباه بودن کار و یا تضاد آن با یک قانون مسلم کاری، به کارمند زیر دست گوشزد شود، به ملایمت عواقب کارش به او نشان داده میشود. مهم نیست که او منطق شما را قبول نمیکند، مهم این است که شما به هدف خودتان رسیدهاید.
۴ـ زیاد و با حرارت صحبت نکنید: انرژی بیخود مصرف نکنید. کم و گزیده سخن بگویید. این کار ضمن اینکه باعث میشود انرژی شما حفظ شود، باعث میشود به شدت برای فرد غیرمنطقی، جذابیت کمتری پیدا کنید و دیگر هدف و سیبل او نباشید.
برچسب ها
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
مطالب پر بازدید
۶ راهکار درست و حسابی برای تقویت حافظه
1 به یادگیری بپردازید تحریک مغز به افزایش توانایی مغز منجر شده و باعث می شود مغز در برابربیماری های ذهنی مثل آلزایمر مقاومت کند. 2 خواب مناسب حداقل 6 ساعت خواب در طول شب به افزایش سلامت مغز و...